خایه نهادن

لغت نامه دهخدا

خایه نهادن. [ ی َ / ی ِ ن ِ / ن َ دَ ] ( مص مرکب ) بیضه دادن مرغ. ( غیاث اللغات ). تخم گذاردن:
همچو مرغی که هرزه گرد افتد
نیست جایی که خایه ای ننهاد.سلیم ( از آنندراج ).|| کار بد و شنیعی باشد که باعث آزار و بیم و هلاکت گردد. ( برهان قاطع ) ( غیاث اللغات ) ( ناظم الاطباء ). || ترسیدن. ( غیاث اللغات ). || خجالت کشیدن و ذلیل و پشیمان شدن. ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

بیضه دادن مرغ تخم گذاردن

جمله سازی با خایه نهادن

2 - ايستادنى كه با اعتراف به گناه و درخواست آمرزش گناهان پيشين و نهادن صورتبر زمين، پنج نوبت در شبانه روز به احترام عظمت خدا، مقرون مى باشد.
6- سبيل نهادن را واجب دانند و زدن سبيل را حرام و گناه شمرند. گويند على هرگزسبيل خود را نمى زده است.
در عوض آثار هنری برای نماد و ارج نهادن به مراسم تشییع جنازه، نمایش خدایان اساطیری یا ارواح نیاکان و غیره ایجاد شده‌است.
دين اسلام با ارج نهادن به پرسش هاى نسل نو، بر هدف مند بودن آفرينش و چرايىآمدن انسان پاسخ گفته، بر ارزش گذارى مقام و جايگاه او پاى مى فشارد و با ترسيميك برنامه موفق براى چگونه زندگى كردن، او را در پيمودن پله هاى رشد كمك كرده،به سعادت رهنمون مى شود. اين نوشتار در راستاى ترسيم پاسخ دين به اين پرسشاست.
اى فاطمه بين شيعيان و آتش غضب، اى همراز ملائك، اى فاطمه مطهر، اى پاره تنرسول، اى كف على عليه السلام، اى اعز الناس، اى عزيزترين گراميترين خلائق درنزد عزيزترين و گراميترين خلائق خدا يعنى محمد مصطفى (ص ). اى كوثر زآينده حيات،تو خود بر شريان هستى ما جارى شو كه ما را يارى بى تو بودن و بى تو در طريقتو گام نهادن نيست !
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
هیت
هیت
سلیقه
سلیقه
طی کشیدن
طی کشیدن
ددی
ددی