لغت نامه دهخدا
خانه رغان. [ ن ِ رِ ] ( اِخ )ده کوچکی است از دهستان هنزا بخش ساردوئیه شهرستان جیرفت، واقع در 31 هزارگزی شمال باختری ساردوئیه و هشت هزارگزی شمال راه مالرو بافت - ساردوئیه. این ده را 15 تن سکنه است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).
خانه رغان. [ ن ِ رِ ] ( اِخ )ده کوچکی است از دهستان هنزا بخش ساردوئیه شهرستان جیرفت، واقع در 31 هزارگزی شمال باختری ساردوئیه و هشت هزارگزی شمال راه مالرو بافت - ساردوئیه. این ده را 15 تن سکنه است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).
💡 همه خانه از موش بگذاشتند دل از بوم آباد برداشتند
💡 تا چند زنم حلقه؟ در خانه به غیر از تو چون نیست کسی دیگر، برخیز و درم بگشا
💡 تا شعله در آن غمکده با برق شریک است یک مرغ چمن، خانه ی دربسته ندارد
💡 درهمی در دست و در دامن نداشت ساز و برگ خانه برگشتن نداشت
💡 خانه ی جسمانیانش جا بود همنشین با زشت و با زیبا بود
💡 در این میانه ز سوراخ خانه موشی جست که گربه موش چو بیند ز هوش بیخبر است