حسین بن محمد اشعرى قمى

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] هنگامی که در کتاب های تراجم به کندوکاو می پردازیم، درمی یابیم که در حدود نیمه سده سوم هجری، در خاندان نامور و دانش طلب و فرهنگ دوست اشعری در شهر قم، کودکی دیده به جهان گشود. او در خانه ای به دنیا آمد که نور تشیع و ایمان و عشق به خاندان وحی، درخشش خیره کننده ای داشت. برای این نورسیده نام حسین را برگزیدند. کنیه اش، ابوعبدالله و شهرتش، اشعری قمی و نام پدرش محمد بن عمران اشعری است.
زمان دقیق و قطعی ولادت این محدث بزرگ مرتبه را نمی توان مشخص کرد؛ زیرا در منابع و مدارک دست اول و دیرینه عالمان اسلامی در این زمینه سخن قابل اعتمادی به چشم نمی خورد. با وجود این پاره ای از شواهد و مستندات، مانند مطالعه در زندگی استادان و شاگردان او که در این نوشتار مورد بررسی قرار خواهد گرفت، آنچه را که در ابتدا گفتیم، می تواند اثبات کند.
به هر حال، روزگار طلوع امیدبخش این ستاره دانش فقه و حدیث شیعه را، می توان روزگار ظهور مردان بزرگ و فرهیختگان برجسته حدیث، نامید. محدثان و فقهایی در این عصر زندگی می کردند که صاحب آثار ارزشمند و والایی در حوزه فقه و حدیث بودند؛ همانند محمد بن خالد برقی، احمد بن محمد بن خالد برقی (پدیدآورنده کتاب گرانسنگ محاسن، م: 281)، استاد مُسلّم و فرزانه حدیث شیعه ثقة الاسلام محمد بن یعقوب کلینی و ده ها محدث نامورِ دیگر.
حسین بن محمد اشعری، در چنین زمانی ترقی و رشد خود را آغاز کرد و با علوم اهل بیت علیهم السلام آشنا شد. او درصدد برآمد که جان تشنه خویش را با بهره بردن از این سرچشمه های زلالِ معنویت سیراب سازد و در این مسیر رنج های فراوانی به جان خرید تا این که در سلسله بزرگترین محدثان و استادان حدیث شیعی قرار گرفت.
بر تمام کسانی که در زمینه تراجم محدثان شیعی قلم می زنند و تحقیق می کنند. آشکار است که اشعریان قم، سهمی بسزا در نشر و گسترشِ معارف اهل بیت علیهم السلام و روایات آنان داشته اند. حسین بن محمد در چنین خاندانی دیده به جهان گشود.
در این که پدرش، محمد بن عامر بن عمران قمی، در گروه راویان حدیث شیعی است، تردیدی نیست - همچنان که ابن قولویه قمی از او حدیث نقل می کند. -،(×) ولی میزان وجاهت او در این علم چندان معلوم نمی باشد. عموی حسین بن محمد، عبدالله بن عامر است که در ادامه از او نیز یاد خواهیم کرد.
در این جا مناسب است، اشاره ای گذرا و کوتاه به شخصیت هایی داشته باشیم که این راوی بزرگوار در حوزه درس آنان زانوی شاگردی به زمین زد و از خرمن دانش انبوهشان، ذخیره علمی بی بدیلی را گرد آورد و در قالبِ روایت به نسل های آینده انتقال داد. در این جا به نامِ تعدادی از آنان بسنده می شود:

جمله سازی با حسین بن محمد اشعرى قمى

5- بنى اسد، پس از قيام مختار به قم آمدند و در قريه جمكران اقامت كردند.آمدن بنى اسدبه قم 25 سال قبل از اشعرى ها بوده است. زيرا قيام مختار درسال 66 و 67، و آمدن اشعرى ها به قم در حدودسال 93 بوده است. (45)
ولى متاسفانه تعصبهاى قومى در مورد اين آيه به كار افتاده و افرادى را كه هيچگونهشايستگى ندارند و هيچيك از صفات فوق در آنها وجود نداشته به عنوان مصداق و شاننزول آيه شمرده اند، تا آنجا كه ابو موسى اشعرى كه
قبل از آمدن تيره اشعريون، گروهى از تيره هاى بنى مذحج نيز در قم توطن داشته اند وچون ساكنان اصلى شهر در دژى زندگى مى كردند، مدتها بين اشعرى ها و ساكنان قلعهزد و خورد بوده، سرانجام اشعرى ها پيروز شدند و شهر قم را تحت نفوذ خود در آوردند.
پس از قضيه حكميت، كه (عمروعاص ) (ابوموسى اشعرى ) راگول زد و على عليه السلام را از خلافت خلع كرد حضرت پس از نماز صبح و مغرب،معاويه و عمروعاص و ابوموسى را لعن مى كرد.
اشعرى در مخالفت شديد و كينه توزانه اى بصره را به قصد بغداد ترك كرد. دربغداد با زبان و قلم به نبرد با معتزله پرداخت و آثار فراوانى خلق كرد محققان آثار اورا تا سيصد اثر نوشته اند.
189-  شبلى نعمانى اختلافات ماتريدى و اشعرى را در نه مساءله مى داند.ر.ك:تاريخ علم كلام، ترجمه سيد محمد تقى فخر داعى گيلانى، ص 71-72
امّا پس از مدتى، به خاطر بى كفايتى ابوموسى اشعرى و عدم تلاش وى براى تجهيزكوفيان جهت نبرد با فتنه جويان سپاه جمل، از سوى حضرت على عليه السّلامعزل شد و به جاى وى، فرد ديگرى منصوب گرديد.
ابوالحسن اشعرى كه گرايش اخباريگرائى يافت، به سفسطه پرداخت و براى استادمعترلى اش آسمان و ريسمان بهم مى بافت. جبهه گيرى و عناد نابخردانه او عليهاعتزاليان نشان دهد كه قشريون اخبارى او را تحريك و تشويق مى كرده اند و او آلت دستآنان بوده است. قشريونه او را براى اهدافعقل سنيزانه خود مناسب يافتند و در پناه او عليه معتزله سنگر گرفته، مريدانى براىوى ساختند و پيروان مذهب سنت و جماعت را به وىمتمايل و پيرو او نمودند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال سنجش فال سنجش فال شمع فال شمع فال آرزو فال آرزو فال حافظ فال حافظ