حسین اباد شاهدان

لغت نامه دهخدا

( حسین آباد شاهدان••• ) حسین آباد شاهدان. [ ح ُ س ِ دِ هَِ ] ( اِخ ) ده کوچکی است ازدهستان کرون نجف آباد شهرستان اصفهان. 17هزارگزی باختر نجف آباد، شش هزارگزی شوسه نجف آباد به دامنه. سکنه 93 تن. زبان فارسی. ( فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10 ).

فرهنگ فارسی

( حسین آباد شاهدان ) ده کوچکی است از دهستان کرون نجف آباد شهرستان اصفهان

جمله سازی با حسین اباد شاهدان

امید هست که تا شاهدان ز ساده‌دلان برند دل به فسون و فریب و غنج و دلال
همان زمينى كه او را ساكت و بى شعور مى پنداشتيم و هر كارى را روى آن انجام مى داديم، در روز قيامت سرگذشت ميليون ها سالش را بازگو مى كند و تمام حوادث و خاطراتش رانقل مى كند و براى انسان ها همچون يكى از شاهدان آن روز در مى آيد. يَومَئذٍ تُحَدِّثُاَخبارَها(393)
عروسان اندر آن کشتی به چالاکی و طنازی کرا یارا که با این شاهدان سازد نظربازی
شاهدان چون در خراباتند من زان آگهم زاهدان را جز بدانجا رهنمایی چون کنم
این حمله ۹ ثانیه به طول انجامید تا اینکه به مهاجم تیراندازی شد. شاهدان گزارش دادند که دو شلیک گلوله شنیده‌اند. پلیس به زبان انگلیسی به مهاجم دستور داد «دراز بکشد».، به گفته سخنگوی پلیس قربانیان «بسیار بد زخمی شدند»، و مظنون به بیمارستان منتقل شد.
گزارش‌های شاهدان عینی در میان سپاه صلیبیون، تأیید کنندهٔ درستی رویداد کشتار فجیع و بسیار بزرگ پس از محاصره است. با این وجود، برخی از مورخان گفته‌اند که مقیاس این کشتار در منابع قرون وسطایی، بیش از حد بزرگنمایی شده‌است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
اوج
اوج
سلیطه
سلیطه
دودول
دودول
زیبا
زیبا