حرارت تشنگی

لغت نامه دهخدا

حرارت تشنگی. [ ح َ رَ ت ِ ت ِ ن َ / ن ِ ] ( ترکیب اضافی، اِ مرکب ) غُله. ( دهار ).

جمله سازی با حرارت تشنگی

۱) غلظت سود به کاربرده شده (یا قلیایی دیگر) ۲) درجه حرارت ۳) میزان کشش ۴) مدت زمان
سوز آتش شمع می‌داند که با پروانه چیست همنشین شمع سوزان از حرارت غافل است
کاربن‌ها از دیازومتان در حضور حرارت یا در معرض نور به دست می ایند و این واکنش در حضور مس کاتالیز می‌شود.
نیست در عالم اثر از فیض عالی همتان از هوا گرمی و از آتش حرارت برده اند
اگر خسرو نیاز آرد حرارت با شکر باشد وگر شیرین ترش گوید رطب با استخوان آمد
ساخت رمان تنگسیر همچون سرشت قهرمان آن سرشار از کنشهای جسمانی و حرارت سوزان جنوب است. رویدادها بی درنگ و سخت بروز می‌کنند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
میسترس
میسترس
عضو
عضو
دلایل
دلایل
مأوا
مأوا