حبیب اﷲ قمی
جمله سازی با حبیب اﷲ قمی
برای مصلحت خویش چند روز، حبیب بیا متابعت شیخ خرقه پوش کنیم
دل شده را صبر وشکیب از کجاست تاب صبوری ز حبیب از کجاست
خود ز دریا شنو که میگوید ما توئیم ای حبیب تو مائی
بر درد عشق دوست مرا گر طبیب نیست هیچم دوای درد چو وصل حبیب نیست
حبیب اللّه و بیچون و چرائی سزد گر مرمرا راهی نمائی
نشد راضی از من بدانها حبیب نخورد از چنین رنگ و زیور فریب