فرهنگستان زبان و ادب
{chin bubble} [حمل ونقل هوایی] حبابی شیشه ای که در زیر پای خلبان و در چانۀ هواگَرد، معمولاً بالگَرد، قرار دارد
{chin bubble} [حمل ونقل هوایی] حبابی شیشه ای که در زیر پای خلبان و در چانۀ هواگَرد، معمولاً بالگَرد، قرار دارد
حبابی شیشهای که در زیر پای خلبان و در چانۀ هواگَرد، معمولاً بالگَرد، قرار دارد.
💡 تو ظاهر بین کف از بحر و صدف می بینی از گوهر وگرنه هر حبابی یوسفی در پیرهن دارد
💡 ای حباب آینهٔ حسن وقار تو حیاست چون عرقریختی از چهره نخواهد رو ماند
💡 من گرفتم برنیارد موج شمشیر از نیام از هوای خود خطر دارد حباب زندگی
💡 منظومه خورشیدی و زمین در نزدیکی لبه درونی، در حباب محلی و در فاصلهٔ ۸۰۰۰ پارسکی از مرکز کهکشان واقع شدهاند.
💡 مثل مرتبسازی درجی، عملکرد بهتری نسبت به مرتبسازی حبابی از خود نشان میدهند.
💡 روی دست دولت دنیا سبک مغزان خورند نیست جز موج و حبابی پیش دانا تخت و تاج