لغت نامه دهخدا
حافظ طبری. [ ف ِ ظِ طَ ب َ ] ( اِخ ) ابوالقاسم اسکافی. وی شرح السنة تألیف حسین بن مسعود بغوی را اختصار کرده است. رجوع به هبةاﷲ حافظ... شود.
حافظ طبری. [ ف ِ ظِ طَ ب َ ] ( اِخ ) ابوالقاسم اسکافی. وی شرح السنة تألیف حسین بن مسعود بغوی را اختصار کرده است. رجوع به هبةاﷲ حافظ... شود.
وی شرح السنه تالیف حسین بن مسعود بغوی را اختصار کرده است
💡 آخر ترحمی کن بر حال زار حافظ تا چند ناامیدی تا چند خاکساری
💡 صائب این آن غزل حافظ شیراز که گفت دیگران هم بکنند آنچه مسیحا میکرد
💡 مرا امید که از آفت زمانه بود تو را دعای سحرگاه پیر ما حافظ
💡 جواب آن غزل حافظ است این صائب که مستحق کرامت گناهکارانند
💡 محتسب داند که حافظ عاشق است و آصفِ مُلکِ سلیمان نیز هم
💡 حافظ وصال جانان با چون تو تنگدستی روزی شود که با آن پیوند شب نباشد