تاج دیک

لغت نامه دهخدا

تاج دیک. [ ج ِ ] ( اِ مرکب ) کنایه از تاج ِ خروس است. ( انجمن آرای ناصری ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) تاج خروس.

جمله سازی با تاج دیک

عزل‌ از من و نصب از من و دربار از تو تخت از تو و تاج از تو و شاهی از من
گردون مگر مصحف نامش شنوده بود کابشر نوشت نامش بر تاج مشتری
تخت زرت چو مشرق و ظل خدای گشت بگذاشت تاج چرخ ز تخت غبار تخت
چو نرسی نشست از بر تخت عاج به سر بر نهاد آن سزاوار تاج
من اینک به مرو آمدم کینه‌خواه نماند به هیتالیان تاج و گاه