بچه ٔ شیرخواره
جمله سازی با بچه ٔ شیرخواره
تا کی باشم فتاده از جانان باز چون کودک شیرخواره از پستان باز
دریغ آن پیر مرد شیرخواره که می گشت از پی آن ماه پاره
طفلی است شیرخواره بختش که در لب او ناهید را به هر دم پستان تازه بینی
تا پای بر فلک نگذاری ز مهد خاک مویت اگر چو شیر شود شیرخواره ای
چو شیرم گشت مویم در نظاره هنوز از حرص هستم شیرخواره