لغت نامه دهخدا
انجوخان. [ اَ ] ( نف ) در حال انجوخیدن. ( یادداشت مؤلف ).
انجوخان. [ اَ ] ( نف ) در حال انجوخیدن. ( یادداشت مؤلف ).
در حال انجوخیدن
💡 گامهای نخست را با جمعآوری فرهنگ مردم —آداب، رسوم، باورها— در همکاری با برنامه فرهنگ و مردم رادیو ایران به سرپرستی ابوالقاسم انجوی شیرازی آغاز کرد.
💡 2 - زمين هاى ديوانى: عبارت بود از زمين هاى متعلق به ديوان اما از آن جا كه پيوسته فرق ميان ديوان و خاندان سلطنت روشن نبود، امتياز ميان ديوان و انجو (املاك سلطنتى ) مشخص نمى شد.
💡 سیّد ابوالقاسم انجوی شیرازی (۱۳۰۰ شیراز – ۲۵ شهریور ۱۳۷۲ تهران) معروف به نجوا از پژوهشگران ادبی ایران بود.
💡 علیرضا انجوی روز ۲۵ آبان ۱۳۹۸ هنگامی که قصد داشت از مغازهاش واقع در خیابان دانش شهر صدرا به خانه بازگردد، در میان اعتراضات مردمی نسبت به گرانی بنزین، با اصابت گلوله به پیشانیاش جان باخت.
💡 سید علیرضا انجوی (زادهٔ ۱۱ بهمن ۱۳۷۱ – درگذشتهٔ ۲۵ آبان ۱۳۹۸ در شهر صدرا، استان فارس) یکی از کشتهشدگان اعتراضات آبان ۱۳۹۸ ایران بود.