افتد ستا

لغت نامه دهخدا

افتدستا. [ اَ ت ِ دِ ] ( اِ ) کلمه ایست مرکب از افتدکه عجب و ستا که ستایش و بندگی باشد. یعنی ستایش عجیب و نیکوترین ستایش و بندگی. ( آنندراج ) ( برهان ) ( هفت قلزم ). نیکوترین ستایش و آن ستایش باری است عزّ عزّه. ( شرفنامه منیری ). یعنی مدح عجیب ( شگفت ستایش ) می باشد. ( از مجمعالفرس بنقل رشیدی ). افدستا. ( برهان ) ( آنندراج ) ( شرفنامه منیری ). || حمد خدای تعالی. ( هفت قلزم ) ( برهان ) ( آنندراج ). مدح. حمد. ستایش. افدستا. ( یادداشت بخط مؤلف ). رجوع به افدستا شود.

فرهنگ فارسی

کلمه ایست مرکب از افتد که عجب و ستا که ستایش و بندگی باشد.

جمله سازی با افتد ستا

ز بس شیرینی افتد چشم چون بر شکرین لعلش بهم چسبید بسان شمع محفل موی مژگانم
نیوموش سیتی:شهری که خانواده استیلتن در آن زندگی می کنند.بیشتر ماجرا ها در این شهر اتفاق می افتد.
حضرت به راه مى افتد و همه آنها بر مى خيزند و به همراه ايشان حركت مى كنند.
تا پسند افتد بر رأی تو و افزاییم خِلعت و منصب و سیم و زر و اِنعام و لقب
نیشی که ز شست تو مرا به بود از نوش زهری که ز دست تو به از شکرم افتد
خوشم با دولت ناخوانده، ورنه گر ضرور افتد غزالان را به دام جذبه آرد پیچ و تاب من
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
شی یعنی چه؟
شی یعنی چه؟
بیتابی یعنی چه؟
بیتابی یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز