افتد ستا
فرهنگ فارسی
جمله سازی با افتد ستا
ز بس شیرینی افتد چشم چون بر شکرین لعلش بهم چسبید بسان شمع محفل موی مژگانم
نیوموش سیتی:شهری که خانواده استیلتن در آن زندگی می کنند.بیشتر ماجرا ها در این شهر اتفاق می افتد.
حضرت به راه مى افتد و همه آنها بر مى خيزند و به همراه ايشان حركت مى كنند.
تا پسند افتد بر رأی تو و افزاییم خِلعت و منصب و سیم و زر و اِنعام و لقب
نیشی که ز شست تو مرا به بود از نوش زهری که ز دست تو به از شکرم افتد
خوشم با دولت ناخوانده، ورنه گر ضرور افتد غزالان را به دام جذبه آرد پیچ و تاب من