لغت نامه دهخدا
اشیاف زعفرانی. [ اَش ْ ف ِ زَ ف َ ] ( ترکیب وصفی، اِ مرکب ) ساخته مارستان مصر است و هم اکنون بدان مداوا کنند. برای مطلق رمد سودمند است. رجوع به تذکره داود ضریر انطاکی ص 50 و تحفه حکیم مؤمن ص 304 شود.
اشیاف زعفرانی. [ اَش ْ ف ِ زَ ف َ ] ( ترکیب وصفی، اِ مرکب ) ساخته مارستان مصر است و هم اکنون بدان مداوا کنند. برای مطلق رمد سودمند است. رجوع به تذکره داود ضریر انطاکی ص 50 و تحفه حکیم مؤمن ص 304 شود.
ساخت. مارستان مصر است و هم اکنون بدان مداوا کنند برای مطلق رمد سودمند است.
💡 زعفرانی یک روستا در ایران است که در دهستان سید ناصرالدین واقع شدهاست. زعفرانی ۲۳ نفر جمعیت دارد.
💡 زعفرانی تیره (गेरुआ या भगवा) در پرچم هند نیز استفاده شدهاست.
💡 بتا گر مرا تو ببینی ندانی به جان لاله زارم به رخ زعفرانی
💡 لاله و گل چشمک رمز خوان فهمیدهاند زعفرانی هست کاینها بر وفا خندیدهاند
💡 روی زرد خود به ما کن زانکه بر درگاه ما هیچ روئی بهِ ز روی زعفرانی رنگ نیست
💡 سومین رئیس واحد تهران شرق آقای رشید ذوالفقاری زعفرانی از سال ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۳