استخوان اماس

فرهنگستان زبان و ادب

استخوان آماس
{osteitis} [ارتاپزشکی، علوم تشریحی] تورم مجرای استخوان و فضاهای هاورس (haversian ) و شاخه های انشعابی آنها

جمله سازی با استخوان اماس

ای که استخوان من همه پر مغز مهر تست از بهر گوشت با تو برون آمدم ز پوست
شوخ چشمی بین که پیش در شهوار حسب استخوان پوسیده ای چند از نسب می آوریم
کمانداری به ابروی سبکدست تو می زیبد که زخم ناوکش بر مغز پیش از استخوان آید
در ۱۹۴۹ جان تالبوت رابینسون در سوارتکرانز در جنوب آفریقا، تکه‌ای استخوان آرواره کشف کرد که براساس تشخیص‌های بعدی متعلق به یک انسان راست‌قامت بود.
چینی‌ها آثار و استخوان‌های یافت شده آنها را به اژدها نسبت می‌دادند. درحالی که اروپاییان آنها را بقایای نفیلیم یا موجوداتی غول‌آسا که در طوفان بزرگ کشته شدند می‌دانستند.
افزون بر این، وجود هرگونه بافت توموری در ساختار استخوان جمجمه نیز می‌تواند منجر به کاهش حجم فضای حفره داخل جمجمه‌ای شده و از این طریق به مغز آسیب برساند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
یوخ
یوخ
مطاع
مطاع
شکوه
شکوه
افراهیم
افراهیم