ادبیات ارمان شهری

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] ادبیات آرمان شهری. ادبیات آرمان شهری، گونه ای از ادبیات است که جامعه ی آرمانی را طراحی و ترسیم می کند.
ادبیات آرمان شهری، گونه ای از ادبیات است که جامعه ی آرمانی را طراحی و ترسیم می کند. آرمان شهر معادل اتوپیا در غرب است. واژه ی یونانی اتوپیا از دو جزء (او) به معنای "هیچ و نه" و (توپو) به معنای "جا و مکان" ساخته شده و به معنای لامکان، هیچستان و ناکجاآباد است. آرمان شهر یا ناکجاآباد یا مدینه ی فاضله، شهری خیالی است که در آنجا مردم، در رستگاری کامل زندگانی می کنند. نخستین متفکری که اندیشه ی آرمانی را بر برهان عقلی استوار کرد، «افلاطون» (۳۴۷-۴۲۷ ق.م) فیلسوف یونانی بود. کتاب جمهور او با بحث درباره ی مفهوم عدالت آغاز می شود و به شیوه ی گفت وگو در روندی منطقی در جست وجو برای شناخت عدالت راستین، جامعه ی آرمانی را طرح می افکند. آرمان شهر به معنای امروزیش از واژه ی اتوپیا نام کتاب «تامس مور» فیلسوف و نویسنده سده ی ۱۵ و ۱۶م انگلستان است. اندیشه ی دیاری و جایی که همه چیز آن نیکو باشد، قدمتی به اندازه ی عمر بشر دارد. به عنوان مثال، در حماسه ی سومری گلیگمش مربوط به هزاره ی دوم قبل از میلاد، توصیف نوعی بهشت زمینی را می یابیم: «در آنجا آوای زاغ به گوش نمی رسید، پرنده ی مرگ فریاد مرگ سر نمی داد، شیر نمی درید، کبوتر نمی نالید، نه بیوه ای بود نه مرضی نه پیری و نه مویه ای.»
آثار
آثاری که به ترسیم آرمان شهر پرداخته اند فراوان است. هر یک از نویسندگان از دیدگاه خود به ترسیم این شهر پرداخته اند. گذشته از اتوپیای تامس مور، آثار زیر در ادبیات غرب شهرت دارد: "جمهوری جهانی" از آناکارسیس کلوتس (۱۷۹۴-۱۷۵۳م)، "روزگاران آینده"، "رؤیای والا" از ویکتور هوگو؛ "شهر آفتاب" از توماسو کامپانلا (۱۶۳۹-۱۵۶۸م)، "آتلانتیس نوین" اثر فرانسیس بیکن و....
آرمان شهر در ادب فارسی
آرمان شهر در ادب فارسی از دیرباز کاربرد داشته است. پشتوانه ی فکری و خاستگاه اندیشه ای آرمان شهر در ادب فارسی پنج مورد است:
← أ. اساطیر ایران باستان
...

جمله سازی با ادبیات ارمان شهری

در سال ۲۰۰۵ میلادی، آکادمی جهانی هنر، ادبیات و رسانه از وی برای بیش از ۴۰ سال فعالیت در زمینهٔ موسیقی سنتی ایرانی و مردمی و پاپ ایرانی تقدیر به عمل آورد و به وی نشان شیر طلایی اهدا گردید.
تمدن و تفکر غربی، نوشته رضا داوری اردکانی، در سال ۱۳۵۵ شمسی گردآوری چند مقاله است که قبلاً در مجلات «فرهنگ و زندگی»، «دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران»، «الفبا»، «فلسفه» چاپ شده است.
از سال ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۴ او عضو حزب چپ دموکراتیک شورای ملی جمهوری اسلواکی بود از سال ۱۹۹۶ تا ۱۹۹۹ در مرکز ملی ادبیات اسلواکی کار کرد. در حال حاضر او در مرکز ملی آموزش در براتیسلاوا کار می‌کند.
از دیدگاه فرهنگی نامیدن این منطقه به پختونخوا در ادبیات پشتو بعد از قرن ۱۵ میلادی یک واقعیت انکار ناپذیر است.
فک انسان غارنشین که در اطراف استان هادروت آرتساخ پیدا شده، در ادبیات علمی زیر شماره پنج طبقه‌بندی شده‌است.
اولین شغل وی معلمی در مقاطع سه‌گانه سپس تدریس دانشگاه و همکاری با وزارت خارجه در زمینه ادبیات عرب و کار کارشناسی حوزه خاورمیانه (کشورهای عربی) و کارهای کارشناسی میز عربی وزارت امور خارجه بوده‌است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
قرمساق
قرمساق
تعداد
تعداد
بلا
بلا
عاری
عاری