ابو یونس

لغت نامه دهخدا

ابویونس. [ اَ بو ن ُ ] ( اِخ ) تابعی است. او از مقدادبن الأسود و مقداد از رسول صلوات اﷲ علیه روایت کرده است.
ابویونس. [ اَ بون ُ ] ( اِخ ) محدث است و ابورشدین از او روایت کند.
ابویونس. [ اَ بو ن ُ ] ( اِخ ) حاتم بن مسلم بن صغیره قشیری. محدث است و شعبه از او روایت کند.
ابویونس. [اَ بو ن ُ ] ( اِخ ) حسن بن ابی یزید القوی. محدث است.
ابویونس. [ اَ بو ن ُ ] ( اِخ ) حواس بن صالح. محدث است. اواز نافع مولی بن عمر و از او علی بن حجر روایت کند.
ابویونس. [ اَ بو ن ُ ] ( اِخ ) سالم بن ابی حفصه. محدث است.
ابویونس. [ اَ بو ن ُ ] ( اِخ ) سالم بن زریر یا زرین. محدث است و عثمان بن عمر از او روایت کند.
ابویونس. [ اَ بو ن ُ ] ( اِخ ) سلیم بن جبیر مولی ابی هریرة. تابعی است.
ابویونس. [ اَ بون ُ ] ( اِخ ) سلیمان. محدث است و از انس روایت کند.
ابویونس. [ اَ بو ن ُ] ( اِخ ) سلیمان بن جابر. مولی ابی هریره تابعی است.
ابویونس. [ اَ بو ن ُ ] ( اِخ ) شعیب بن ابی سعید. محدث است و حیوةبن شریح از او روایت کند.
ابویونس. [ اَ بو ن ُ ] ( اِخ ) فروة الکلابی. محدث است و از ابن جبیر روایت کند.
ابویونس. [ اَ بو ن ُ ] ( اِخ ) القوی. رجوع به حسن بن یزید العجلی شود.
ابویونس. [ اَ بو ن ُ ] ( اِخ ) مبارک بن حسّان. محدث است.
ابویونس. [ اَ بو ن ُ ] ( اِخ ) ولید. محدث است. او از عبداﷲبن زبیر و از او عوف روایت کند.

فرهنگ فارسی

تابعی است

جمله سازی با ابو یونس

یافت با ماهی چو یونس انس در دریای چرخ تا شود زین پس به اعجازش جهان آراسته
حمزه یونس (عربی: حمزة یونس؛ زاده ۱۶ آوریل ۱۹۸۶ در المنستیر)، بازیکن فوتبال اهل تونس بوده و عضو تیم ملی فوتبال تونس است.
سوزی یونسی (متولد ۲۱ فوریه ۱۹۷۸) یک فیلمساز ایرانی-آمریکایی ساکن لس آنجلس، کالیفرنیا است.
بسی چون نوح و یونس مانده اندر قعر بحر تو هزاران یوسف مصری فتاده در ته چاهت
هیچ نقصان نیست یوسف را ز چه دانسته ایم سالمش آرد برون چون یونس از بطن سمک
دلفین یونس در سراسر جهان در آب‌های معتدل و گرمسیری زیست می‌کند و زیستگاه آن بیشتر در آب‌های ژرف و دور از کرانه است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
موزون
موزون
هنگام
هنگام
آراست
آراست
فال امروز
فال امروز