ابن مازن

لغت نامه دهخدا

ابن مازن. [ اِ ن ُ زِ ] ( ع اِ مرکب ) مور. نَمْل.

فرهنگ فارسی

مور نمل

جمله سازی با ابن مازن

نام طبری این خودرو از شعر نیما یوشیج به نام ری‌را گرفته شده است. در ادبیات و زبان مازندرانی، ری‌را یعنی باران و سمبل سرسبزی و طراوت است. از طرف دیگر در زبان مازنی به پرنده‌ای کوچک و تیزپرواز، ری‌را می‌گویند.
رُستَمکُلا (مازندرانی: رِستِمکِلا)، از شهرهای تابعهٔ شهرستان بهشهر استان مازندران است. این شهر در هشت کیلومتری غرب بهشهر واقع شده است و با ساری حدود چهل کیلومتر فاصله دارد. مردم رستمکلا به زبان مازنی سخن می‌گویند و از قومیت تبری و ایرانی‌تبار هستند. رستمکلا به عنوان شهری که در منطقه‌ای باستانی و تاریخی واقع شده است، از موقعیت گردشگری ویژه‌ای برخوردار است.
دوش‌کول، دوش، کول، موج یا کوهان (به زبان مازنی و گیلکی: دوش‌کول) نوعی کباب است که از برآمدگی پشت گردن و شانه‌های گاو و گاومیش تهیه می‌شود. این کباب به صورت ویژه در استان مازندران و استان گیلان تهیه می‌شود و از غذاهای آن منطقه محسوب می‌شود.