لغت نامه دهخدا
گنبدگر. [ گُم ْ ب َ گ َ ] ( ص مرکب ) سازنده گنبد. کسی که گنبد بنا کند:
چون چنان هفت گنبد گهری
کرد گنبدگری چنان هنری.نظامی ( هفت پیکر ص 144 ).
گنبدگر. [ گُم ْ ب َ گ َ ] ( ص مرکب ) سازنده گنبد. کسی که گنبد بنا کند:
چون چنان هفت گنبد گهری
کرد گنبدگری چنان هنری.نظامی ( هفت پیکر ص 144 ).
💡 چون چنان هفت گنبد گهری کرد گنبدگری چنان هنری