کسیلی

لغت نامه دهخدا

کسیلی. [ ک ِس ْ سی لا ]( ع اِ ) یک نوع پوست درختی داروئی. ( ناظم الاطباء ).

جمله سازی با کسیلی

💡 علت اصلی مخالفت با احداث این سد تخریب کلی یا جزئی ۲۰۰ جنگل‌های از جنگ‌های هیرکانی واقع در دریاچه سد کسیلیان است.

💡 شیرگاه محل تلاقی دو رود است. یکی تالار (به معنی تیل آر، یعنی رودی که گِل می‌آورد) که از منطقه آلاشت و گردنه‌های دوگل سرچشمه می‌گیرد و دیگری رود کسیلیان است. کسیلیان در بیشتر مواقع سال آبی روشن و زلال دارد (تنها در زمان بارندگی‌های شدید آب آن کمی گل آلود می‌شود) ولی تالار در بیشتر مواقع سال گل آلود است.