پاشاندن

فرهنگ عمید

پراکنده ساختن چیزی از بذر، دانه، خاک، آب، و امثال آن ها، پاشیدن.

جمله سازی با پاشاندن

كلمه (اثاره ) به معناى تحريك و هم به معناى پاشاندن است. و كلمه (سحاب )به معناى ابر است. و (سماء) جهت بالا را گويند. پس هر چه بالاى سر آدمى قراردارد، و سايه بر سرش بيفكند (سماء) است. كلمه (كسف ) - به كسره كاف وفتحه سين - جمع (كسفه ) به معناى قطعه است. و كلمه (ودق ) به معناى مقدارىاز باران است. و كلمه (خلال ) جمع (خله )، به معناى شكاف است.
گورباچف با شنیدن این خبر، بوریس یلتسین را به از هم پاشاندن اتحاد شوروی به منظور ارتقای منافع شخصی خود متهم نمود اما سودی نداشت.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
پیشنهاد
پیشنهاد
مطیع
مطیع
راه و رسم
راه و رسم
روله
روله