وافدان

لغت نامه دهخدا

وافدان. [ ف ِ ] ( ع اِ ) تثنیه وافد. دو تندی رخسار که هنگام خاییدن بلند شود و در پیری زایل گردد. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد )( از منتهی الارب ) ( از آنندراج ). رجوع به وافد شود.

جمله سازی با وافدان

💡 بایزید از نوادگان یک خانواده زرتشتی بود که در زمان زندگی پدربزرگش سروشان به اسلام گرویده بودند، بیشتر زندگی خود را در زادگاهش بسطام در استان قومس گذراند؛ به جز زمان کوتاهی که با دشمنی ملایان او به تبعید رانده شده بود. شواهد تاریخی از زندگی او بسیار اندک است. او در محلهٔ بسطام معروف به مؤبدان به دنیا آمد؛ اما به محله‌ای عرب‌نشین به نام وافدان نقل مکان کرد که بعدها به افتخار او بویدان نام گرفت. او حقوق حنفیه را آموخت و حداقل یک بار به زیارت مکه رفت. به نظر می‌رسد که او بیشتر عمر خود را در گوشه‌نشینی، در خانه، مسجد و سلولی منزوی در بسطام گذرانده است. با این حال معروف است که او جلسات آموزشی برگزار کرده و بازدیدکنندگانی را پذیرفته است که می‌خواستند در مورد موضوعات صوفیانه بحث کنند.