بازار جستن

لغت نامه دهخدا

بازار جستن. [ ج ُ ت َ ] ( مص مرکب ) یافتن بازار. بدست آوردن بازار. تَسَوﱡق. ( دهار ) ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ).

فرهنگ فارسی

بدست آوردن بازار

جمله سازی با بازار جستن

💡 جنید شاد گشت. شیخ الاسلام گفت: جنید نه ازان می‌ترسید که آن بدست عام افتد یا بدست سلطان. ازان می‌ترسید کی بدست صوفیان افتد، و ازان بازار فرا سازند یعنی بقبول جستن و سخن گفتن که از هزار صوفی یک عالم بود، صوفی را آن تمام بود که می‌شنود و می‌داند، ازین قوم دل فصیح بود نه زبان.

جزئیات یعنی چه؟
جزئیات یعنی چه؟
شیمیل یعنی چه؟
شیمیل یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز