کژ دلی

لغت نامه دهخدا

کژدلی. [ ک َ دِ ] ( حامص مرکب ) کژخاطری. ( فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ فارسی

( صفت ) کژ خاطری.

جمله سازی با کژ دلی

💡 نظر به روی تو دل‌ها ز دست برباید که آفت دلی ای شوخ و فتنهٔ نظری

💡 بپیش اهل سیادت سعادتی دارد دلی که از همه عالم فراغتی دارد

💡 چو من بی‌عشق خود را جان ندیدم دلی بفروختم جانی خریدم

💡 در عشق دلی خراب چتواند کرد بیخویشتنی صواب چتواند کرد

💡 ز دستبرد زمانه اگر بجاست دلی نثار «حاجب » شیراز دلنواز کنید

💡 دل نمی‌بینم مگر چون هر دلی در خم زلفت گرفتار آمدست

احتساب یعنی چه؟
احتساب یعنی چه؟
هیت یعنی چه؟
هیت یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز