مسهم

لغت نامه دهخدا

مسهم. [ م ُ هََ ] ( ع ص ) اسب کم اصل. ( منتهی الارب ). اسب هجین. مشهب. ( از اقرب الموارد ). اسب کم اصل و هجین. ( ناظم الاطباء ). || رجل مسهم الجسم؛ مرد لاغر در عشق. ( منتهی الارب ). مرد لاغر از عشق. ( ناظم الاطباء ).
مسهم. [ م ُ هَِ ] ( ع ص ) بسیارگوی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). مرد پرحرف بسیارگوی. ( ناظم الاطباء ).
مسهم. [ م ُ س َهَْ هََ ] ( ع ص ) چادر خطدار. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). بردی چون سوفار تیر نگار کرده. ( مهذب الاسماء ).

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی مَسَّهُمْ: به آنان رسید - با آنان تماس پیدا کرد (کلمه مس که در لغت به معنای تماس گرفتن دو چیز با یکدیگر است)
ریشه کلمه:
مسس (۶۱ بار)هم (۳۸۹۶ بار)

جمله سازی با مسهم

ان الذين اتقوا اذا مسهم طائف من الشيطان تذكروا فاذا هممبصرون (201)
مؤ لف: اين معنا به طرق بسيار از رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم و از ائمهاهل بيتش (عليهم السلام ) روايت شده، و در بعضى از آنها آمده: كه اين دستور همانقول خداست كه مى فرمايد: (ان الذين اتقوا اذا مسهم طائف من الشيطان تذكروا، فاذاهممبصرون ) (كسانيكه وقتى در محاصره وساوس شيطان قرار مى گيرند بياد خدا مىافتند و در نتيجه بينا ميشوند) الخ.
233 - عن ابى عبدالله عليه السلامقال: من اشد ما عمل العباد انصاف المرء من نفسه و مواساه المرء اخاه و ذكر الله علىكل حال قال: قلت: اصلحك الله و ما وجه ذكر الله علىكل حال ؟ قال: يذكر الله عند المعصيه يهم بهافيحول ذكر الله بينه و بين تلك المعصيه و هوقول الله: (ان الذين اتقوا اذا مسهم طائف من الشيطان تذكروا فاذا هم مبصرون ).
هيچ شبهه اى در اين نيست كه آيه شريفه ظهور روشنى دارد در اينكه مطهرين از بندگانخدا با قرآنى كه در كتاب مكنون و لوح محفوظ است تماس دارند، لوحى كه محفوظ ازتغيير است، و يكى از انحاء تغيير اين است كه دستخوشدخل و تصرفهاى اذهان بشر گردد، وارد در ذهن ها شده، از آن صادر شود، و منظور از مسهم همين است.
و در الدر المنثور است كه ابن مردويه از جابر بن عبدالله روايت كرده كه گفت: ازرسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) شنيدم كه آيه (اذا مسهم طائف...)، را با الفمى خواند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
امارات
امارات
ترکش
ترکش
مطلقه
مطلقه
لز
لز