💡 و نـظـرى بـه بـالاى سـرت بـيـفـكـن بـنـگـر چـگـونـه سـاقـه خـشـكـيـده بـه درخـتنـخـل بـارورى تـبـديـل شده كه ميوه ها، شاخه هايش را زينت بخشيده اند (تكانى به ايندرخت نخل بده تا رطب تازه بر تو فرو ريزد) (و هزى اليك بجذع النخلة تساقط عليكرطبا جنيا).
💡 شايد دستور به حضرت مريم به اهتزاز شاخه درخت خرما: و هزّى اليك بجذع النّخلةتساقط عليك رطبا جنيّا(1440) نيز از سنخ لزوم حضور در صحنه كار باشد. هرچند معجزه يا كرامت قبل از آن پديد آمد و درخت خشك كه به صورت جذع بالى درآمده بودسر سبز و با ثمر شد و نيازى به اهتزاز حضرت مريم براى ريزش ميوه نبود، ولىفرمان خدا ناظر به لزوم كار هر چند ساده است.
💡 جـمـله (هزى اليك بجذع النخلة ) كه به مريم دستور مى دهد درخت خرما را تكان دهد تااز مـيـوه آن بـهـره گيرد اين درس آموزنده را به او و به همه انسانها داد كه حتى در سختترين لحظات زندگى دست از تلاش و كوشش نبايد برداشت.