اصحاب کهف گروهی مسیحی بودند که در دوران حکومت دقیانوس، یکی از حکمرانان امپراتوری روم باستان، در شهر افسوس واقع در ترکیه امروزی زندگی میکردند. بیشتر اعضای این گروه از اشرافزادگان و درباریان بودند و تنها یک نفرشان، که چوپان بود، از طبقه عامه به شمار میرفت. این افراد دین خود را مخفی نگه داشته بودند. در قرآن کریم، به اتحاد اصحاب کهف بر اساس محور توحید و قیام آنها علیه حاکمیت مشرک زمان خود اشاره شده است. در بخشی از آیات آمده است که خداوند قلبهای آنان را استوار گردانید، زمانی که برای مخالفت با شرک به پا خواستند و گفتند: پروردگار ما، پروردگار آسمانها و زمین است و ما هرگز غیر او را به عنوان معبود نخواهیم خواند؛ چراکه این سخن، خطایی بزرگ خواهد بود. آنها همچنین بیان کردند که قومشان به جای خداوند، معبودانی را برگزیدهاند و خواستار دلیل روشنی برای این انتخاب شدند. پس از کنارهگیری کامل از قوم و پرستشهای مشرکانه آنها، تصمیم گرفتند به غاری پناه ببرند تا خداوند رحمتش را بر آنان گسترش دهد و زمینهای برای رهایی آنان فراهم کند.
تفسیر نمونه نیز به یکی دیگر از ویژگیهای این گروه اشاره دارد؛ هماهنگی و صمیمیت میان اعضای اصحاب کهف. در قرآن ذکر شده است که پس از بیداری آنها از خواب طولانی خود، میانشان گفتوگو شکل گرفت. یکی از آنان پرسید: چقدر در این وضعیت بودهایم؟ پاسخ دادند: یک روز یا بخشی از یک روز. نهایتاً تصمیم گرفتند یکی از خودشان را با سکههایشان به شهر بفرستند تا برایشان غذایی پاکیزه تهیه کند، اما موظف بود با دقت عمل کند و کسی را از حال و موقعیت آنها آگاه نسازد. نکته قابل تأمل این است که در آیه کلمه سکههای شما به صورت جمع (ورقکم) آمده است، که نشاندهنده اشتراک آنها در منابع مالی و سرمایه خود بوده و نوعی همدلی میان اعضا را منعکس میکند.