برق انداز

این واژه دارای دو معنای متفاوت است که هر کدام در زمینه‌ای خاص به کار می‌رود:

معنی اول: توصیفی و ادبی

برق انداز به معنای چیزی است که برق، درخشندگی یا جلایی به چیزی می‌بخشد یا آن را می‌تاباند. مثلاً در عبارت «رخسار برق انداز» منظور چهره‌ای نورانی، درخشان و تابان است که برق می‌زند و جذابیت و جلای خاصی دارد. در این کاربرد، این عبارت نقش صفتی دارد و به چیزی اشاره می‌کند که باعث جلوه، درخشندگی و تابش نور می‌شود.

معنی دوم: اصطلاح تاریخی – نظامی

در این معنا، برق انداز به فردی گفته می‌شود که اسلحه‌ای به نام شمخال را به کار می‌گیرد. شمخال یک نوع تفنگ زمخت و سنگین ابتدایی و قدیمی است که در ایران مورد استفاده قرار می‌گرفته است. این سلاح از نظر شکل و کاربرد با تفنگ‌های امروزی متفاوت بوده و جزو اولین سلاح‌های آتشین به شمار می‌آید. به کسی که این سلاح را به کار می‌برد، برق انداز یا شمخالچی گفته می‌شود، چون انفجار و جرقه‌ای که از شلیک شمخال ایجاد می‌شود، مانند برق و جرقه است.

لغت نامه دهخدا

برق انداز. [ ب َ اَ ] ( نف مرکب ) شمخالچی. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

شمخالچی.

جمله سازی با برق انداز

هر آن عاشق که گم گردد هلا زنهار می‌گویم بر خورشید برق انداز بی‌زنهار جوییدش

آه از آن رخسار برق انداز خوش عیاره‌ای صاعقه است از برق او بر جان هر بیچاره‌ای