بدحساب

کلمه بدحساب در زبان فارسی به فردی اشاره دارد که در پرداخت بدهی‌ها، هزینه‌ها یا حساب‌های مالی خود منظم و دقیق نیست و معمولاً تأخیر دارد یا از پرداخت به موقع خودداری می‌کند. به عبارت دیگر، بدحساب کسی است که در تسویه حساب‌های مالی، پرداخت‌های مربوط به خرید، قرض یا تعهدات مالی تعلل می‌کند یا به خوبی مسئولیت‌های مالی خود را انجام نمی‌دهد. این واژه بار منفی دارد و نشان‌دهنده عدم اعتماد یا بی‌نظمی در امور مالی است. در گفتار روزمره، وقتی کسی را بدحساب می‌نامند، معمولاً یعنی او به موقع پولش را نمی‌دهد یا در مدیریت حساب‌های مالی خود سهل‌انگاری دارد.

لغت نامه دهخدا

بدحساب. [ ب َ ح ِ ] ( ص مرکب ) آنکه در معاملات خود، درستی را پیشه نسازد. آنکه وام خود را بموقع و بسهولت نپردازد. مقابل خوش حساب. ( فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ معین

(بَ. حِ ) (ص. ) خصوصیات کسی که حساب و کتاب درستی ندارد و بدهی خود را به موقع پرداخت نمی کند.

فرهنگ عمید

۱. کسی که در دادوستد با مردم راست ودرست نباشد.
۲. آن که بدهی خود را به موقع ندهد.

فرهنگ فارسی

( صفت ) آنکه در معاملات خود درستی را پیشه نسازد آنکه وام خود را بموقع و بسهولت نپردازد مقابل خوش حساب.

ویکی واژه

خصوصیات کسی که حساب و کتاب درستی ندارد و بدهی خود را به موقع پرداخت نمی‌کند.

جمله سازی با بدحساب

در اثر تحریم‌های اقتصادی، اقتصاد زیمبابوه با مشکلات بسیار جدی روبرو شد. کمبودهای جدی نفتی و غذایی منجر به مهاجرت گسترده اهالی زیمبابوه به کشورهای همسایه، به خصوص آفریقای جنوبی شد. هم‌اکنون تنها کشور موجود در لیست بدحسابان بانک جهانی، کشور فقیر و تحت تحریم زیمبابوه است که بنا به اعلام بانک جهانی، ۱۳ سال است که اقساط بدهی‌های خود به بانک جهانی را پرداخت نکرده‌است.