کوچه گردی

لغت نامه دهخدا

کوچه گردی. [ چ َ / چ ِ گ َ ] ( حامص مرکب ) عمل و حالت کوچه گرد. محله گردی. ( فرهنگ فارسی معین ).
- امثال:
یا کوچه گردی می شود یا خانه داری؛ به سرزنش به زنانی که بسیار به مهمانی و گردش روند، گویند. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).
|| طوافی. || خانه بدوشی. دربدری. ( فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ فارسی

عمل و حالت کوچه گرد محله گردی. ۲ - طوافی. ۳ - خانه بدوشی دربدری.

جمله سازی با کوچه گردی

💡 می کنم در کوچه گردی سیر صحرای جنون وسعت مشرب مرا فارغ ز هامون کرده است

💡 دل گفت آن پریوش، استاده بر لب بام رفتم به کوچه گردی، آن بام را ندیدم

💡 صائب ز کوچه گردی زلف آمدم به تنگ خود را به گوشه دهن یار می کشم

💡 چشمم ز کوچه گردی شبها سفید شد ای ماه رو تو شمع شبستان کیستی

💡 استخوانم سرمه شد از کوچه گردی های حرص خانه دار گوشه چشم قناعت کن مرا

💡 دلش گشاده شود کی ز کوچه گردی شهر؟ سبکروی که به مجنون دهد بیابان طرح

چوسی یعنی چه؟
چوسی یعنی چه؟
نجورسن یعنی چه؟
نجورسن یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز