زردشت بزرگ

لغت نامه دهخدا

زردشت بزرگ. [ زَ دُ ت ِ ب ُ زُ ] ( اِخ ) زروان بزرگ. زرهون. این سه نام از نامهای حضرت ابراهیم... باشد و این اسامی پهلوی است. ( جهانگیری ). به زبان پهلوی نام حضرت ابراهیم علیه السلام و بعضی گویند به زبان سریانی. ( برهان ). در فرهنگ و برهان آمده زردشت بمعنی آفریده اول، نفس کل، نفس ناطقه، عقل فلک عطارد، نور مجرد، عقل فعال، رب النوع انسان، راستگوئی و نور یزدان آمده و گفته اند این هر سه نیز نام حضرت ابراهیم علیه السلام است، چنانکه درآن سه نام گذشت و در محاضرات از تفسیر ثعلبی گوید انبیاء هشت هزار بوده اند چهارهزار از بنی اسرائیل و همه از نسل خلیل الرحمن علیه السلام و هشت تن از آنها از اولاد آدم علیه السلام بوده اند و آن شیث، و ادریس، نوح، هود، صالح، لوط، یونس و اسحاق و بعضی ده تن دانسته اند و بعضی پیغمبران را صدهزار گفته اند و یکصد و بیست و چهار هزار پیغمبر. معلوم است که در هر وقتی در هر آئینی بوده اند چه بیش از بیست وپنج تن از پیغمبران زیاده در قرآن مجید نیامده است و گفته است جوالیقی که اسماء انبیاء همه عجمی است الا چهار کس آدم، شیث، صالح، محمدصلی اﷲ علیه وآله وسلم و زردشت ثانی بزعم فردوسی به نه پشت بزردشت بزرگ میرسد که گفته:
نهم پشت زردشت پیشین بدوی
براهیم پیغمبر راست گوی.
و نام او نیز براهام بوده، چنانکه مرقوم خواهدشد و بعضی گفته اند که مقصود فردوسی از زردشت پیشین مه آباد است که نسب زردشت ثانی به نه واسطه به او میرسیده است. واﷲ اعلم. در هر حال نام اصلی زرتشت سپنتمان بوده و نام مادرش دغدویه نوشته و پارسیان گویند دودوی است که بمعنی بی بی و جده که آن را به پارسی مادر بزرگ گویند یعنی مادر مادر. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ).بمناسبت تعدد نام زرتشت در ایران باستان زردشت و خشور ایران باستان را «زرتشت بزرگ » نامیده اند؛ از جمله کسان دیگر که این نام را داشتند زرتشت پسر آذربادمهرسپندان است که در عصر ساسانی موبدان موبد بود، اماتطبیق زرتشت با ابراهیم بر اثر تخلیطی است که در روایات ایجاد شده. ( حاشیه برهان چ معین ). رجوع به مزدیسنا ص 90، 91، 113، 114 و زرتشت و زردشت شود.

فرهنگ فارسی

زوران بزرگ زرهون این سه نام از نامهای حضرت ابراهیم باشد و این اسامی پهلوی است

جمله سازی با زردشت بزرگ

در گزارش‌های تاریخی و نوشته‌های دینی دورهٔ ساسانیان هیچگونه اشاره‌ای به نام تنسر دیده نمی‌شود و در سنگ‌نوشتهٔ شاپور یکم بر کعبهٔ زردشت هم از هیچ چهرهٔ دینی‌ای در فهرست نام درباریان اردشیر بابکان یاد نشده است. ازاین‌رو، چون نام تنسر با همهٔ بزرگی و شکوه ویژهٔ او در نوشته‌های ادبی و دینی زردشتی، در هیچ‌کدام از سنگ‌نوشته‌های دورهٔ ساسانیان دیده نمی‌شود و از سوی دیگر، نام کرتیر، موبد نیرومند سدهٔ سوم میلادی و همروزگار با آغاز دورهٔ ساسانیان، تنها در سنگ‌نوشته‌های خود او و سنگ‌نوشتهٔ شاپور یکم بر کعبهٔ زردشت و در گزارش‌های مانویان آمده است و در هیچ‌کدام از نوشته‌های ادبی و دینی زردشتی به چشم نمی‌آید، پاره‌ای از پژوهندگان، تنسر و کرتیر را یکی انگاشته‌اند.
ایشان در یافته بودند که یک سال نجومی ۳۶۵ روز و ۶ ساعت و اندی است، بنابراین آنان برای نگهداری آغاز و پایان سال در نقطه خاص، دست به ایجاد دو نوع کبیسه به نام‌های بهیزک (به پهلوی «وهیجک»، دری «اندر گاه» و عربی خمسه مسترقه) بزرگ و کوچک زدند. چون در تقویم، ۱۲ ماه ۳۰ روزه وجود داشت، در وهله اول ۵ روز باقی‌مانده از سال حقیقی را پس از پایان ۱۲ ماه و قبل از آغاز سال جدید به صورت مستقل و غیر مربوط به سایر ماه‌ها می‌افزودند و بدین طریق ۵ روز کسری جبران می‌شد، به عقیده برخی این عمل را زردشت به پیروانش آموزاند؛ تا زمان اعمال دینی از مواقع خود دور نیفتد. به عقیده او محل این پنج روز آخر آبان ماه است. (۸)