لغت نامه دهخدا
داستان کردن. [ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) آشکار کردن. سمر کردن. شهره ساختن:
ز جود تو من از گیتی بنعمت داستان بودم
بحشمت مر مرا همچون فریدون داستان کردی.رودکی ( از آنندراج ).|| قصه کردن. قصه پرداختن. حکایت کردن.
داستان کردن. [ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) آشکار کردن. سمر کردن. شهره ساختن:
ز جود تو من از گیتی بنعمت داستان بودم
بحشمت مر مرا همچون فریدون داستان کردی.رودکی ( از آنندراج ).|| قصه کردن. قصه پرداختن. حکایت کردن.
آشکارا کردن
💡 ریمیکس با ویرایش تفاوت دارد. ویرایش معمولاً جهت کوتاه کردن یک رسانه جهت اهداف تبلیغاتی یا پخش خاص مصرف میشود. همچنین بهطور اشتباه تصور میشود که ریمیکس صرفاً برای موسیقی و صدا استفاده میشود اما در اصل، داستان و ادبیات، فیلم، تکنولوژی و سیستمهای اجتماعی میتواند به عنوان یک شکل از ریمیکس ساخته شود.
💡 در بسیاری از رمانهای روسی قرن نوزدهم، ترکیب کردن زبان روسی با زبان فرانسوی در گفتگوهایی که از شخصیتهای تحصیلکرده داستان بیان میشد، امری رایج بود و به داستان، وجهی واقعگرایانه میبخشید. اما کاربرد زبان روسی در برادران کارامازوف، به عقیده ورون هال، چیزی بیش از این است و وجهی نمادین دارد؛ چنان که شخصیتهای شیطانیتر، از فرانسوی بیشتر استفاده میکنند.
💡 داستان این مجموعه، خانوادهٔ شرافت را نشان میدهد، که از زمان پادشاهی احمدشاه میخواهند با شرافت زندگی کنند و همین با شرافت زندگی کردنشان دردسرهای زیادی برایشان درست کرده و آنها را به فقر میکشاند. هوشنگ شرافت، سرپرست خانواده پس از مدتها از شریفبودن خسته شده و دست به همکاری با خانوادهٔ یکی از دانشآموزانش به نام کامروا میزند و ناخواسته درگیر یک زندگی جنایی میشود.
💡 داستان این کتاب از زمانی آغاز میگردد که بلا سوان در نزدیکی فارغالتحصیلی است و قرار است بعد از پایان فارغالتحصیلی تبدیل به خونآشام شود و با ادوارد کالن ازدواج کند و از طرفی هم ویکتوریا در سیاتل با تبدیل کردن مردم عادی به خونآشام در حال ایجاد یک لشکر خونآشامی برای کشتن ادوارد و عشق وی —بلا— است.
💡 نوریتا جنبه کندتر و بیانگر کاتاک است که سعی در برقراری ارتباط احساسات دارد، به ویژه با داستانهای معنوی در سنتهای رقص هندو همراه است. در یک شماره، رقص گسترش مییابد که شامل کلمات، نتهای موسیقی و حرکات برای بیان یک افسانه یا پیام است، این چیزی بیش از لذت حسی است، هدف آن درگیر کردن احساسات و ذهن بیننده است.
💡 اما نظامی میل و رغبتی برای به نظم درآوردن این داستان نداشتهاست. چرا که بنمایه عربی موجود، کوتاه، بدون بسط و بدون تنوع بود و قادر به پر کردن کتابی نبود. از سوی دیگر زندگی و آداب بدویان بیاباننشین عرب، و سرزمین بی آب و علف آنان، چنگی به دل نظامی که شاعر بزمهای پرشکوه ساسانی بود، نمیزد.