گنگ دز

لغت نامه دهخدا

گنگ دز. [ گ َ دِ ] ( اِخ ) رجوع به گنگ دژ شود.

جمله سازی با گنگ دز

برادر ملکی کز همه ملوک چنو سپه نبرد کسی بیست روزه آن سوی گنگ
در آفریقای غربی و جاهای دیگر مانند نپال، بنگلادش، هند (مثل دلتای گنگ
زبان سوسن آزاد گنگ ماند چو دید که با حریف جهان خامشی به از گفتار
ایده‌های اندازه‌شناسی هاراپا تقریباً بدون تغییر از تمدن هاراپا به تمدن گنگ منتقل شده‌است.
در آسیا رود های پر آب، جلگه های پهناوری به وجود آوردند. مانند جلگهٔ بزرگ سیبری، جلگهٔ گنگ و سند و جلگهٔ چین.
گر سخن گوید بود گویای یونان همچو گنگ گر عطا بخشد بود دریای عمان همچو گنگ
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
کس ننه
کس ننه
چهارپایان
چهارپایان
مدیون
مدیون
بررسی
بررسی