واژه «پرشور» به کسی یا چیزی گفته میشود که احساس، هیجان و اشتیاق فراوان دارد. این واژه از ترکیب «پر» به معنی آکنده و «شور» به معنی هیجان و احساس قوی ساخته شده است و در مجموع معنای «سرشار از هیجان و احساس» را میدهد. وقتی فردی را «پرشور» مینامند، منظور این است که او با انرژی، علاقه و انگیزه زیاد کار یا سخن میگوید و دیگران را نیز به هیجان میآورد. برای نمونه میگویند: «او معلمی پرشور است»، یعنی با علاقه و احساس زیاد تدریس میکند. این واژه تنها برای انسانها به کار نمیرود، بلکه برای توصیف رویدادها، سخنرانیها، شعرها یا مراسمی که با احساس و هیجان همراهاند نیز استفاده میشود؛ مانند جشن یا سخنرانی پرشور. در ادبیات و شعر فارسی این واژه اغلب نشانه عاطفه، عشق، یا ایمان قوی است که در ادبیات و شعر فارسی، این واژه اغلب نشانه عاطفه، عشق یا ایمان قوی است که از دل شاعر برمیخیزد و در کلام او جلوهگر میشود؛ احساسی صادقانه که میتواند خواننده را نیز به شور، عشق و هیجان وادارد.
پرشور
لغت نامه دهخدا
- سری پرشور داشتن، کله پرشور داشتن؛ سری پرحرارت و جنب و جوش داشتن.
پرشور. [ پ َ ش َ ]( اِخ ) ناحیتی از نواحی هند به سمت غربی آب سند و علی التقریب به ده فرسنگی آن و آن بعهد غزنویان در جزو ولایات ایشان بود. رجوع به تاریخ بیهقی چ ادیب حاشیه ٔص 336 - 545-675 و ترجمه تاریخ یمینی ص 201 شود.
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. کسی که شوق و هیجان بسیار دارد، پرحرارت.
فرهنگ فارسی
ناحیتی است از نواحی هند
( صفت ) پر حرارت. یاسری پر شور داشتن. کله ای پر حرارت داشتن. یا نطق پرشور. که حرارت و گرمی داشته باشد که تند و آتشین باشد.
دانشنامه عمومی
پرشور ( به انگلیسی: Pershore ) یک منطقهٔ مسکونی در انگلستان است که در میدلند غربی واقع شده است.
پرشور ۷٬۱۲۵ نفر جمعیت دارد.
ویکی واژه
جمله سازی با پرشور
از راح الستی ز کف ساقی باقی سرها همه پرشور شد از نشئه صهبا
عاشق مهجور نگر عالم پرشور نگر تشنه مخمور نگر ای شه خَمّار بیا
روزگاری شد که من تقلید دنیا می کنم سینه پرشور و فغان سر پر ز سودا می کنم
آخر ز بیابان جنون سر بدر آورد هر چند عنان دل پرشور گرفتیم