گندم کان

لغت نامه دهخدا

گندم کان. [ گ َ دُ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان بخش حومه شهرستان ایرانشهر که در 4000گزی جنوب ایرانشهر و 3000 گزی شوسه ایرانشهر به بمپور واقع شده است. هوای آن گرم مالاریایی و سکنه اش 1000 تن است. آب آن از قنات تأمین می شود. محصول آن غلات، خرما، ذرت، لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری وراه آن فرعی است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).

فرهنگ فارسی

دهی است از بخش حوم. شهرستان ایرانشهر

جمله سازی با گندم کان

ابرها گندم دهد کان را بجهد پخته و شیرین کند مردم چو شهد
نه چنان ارزان به یک باره که باشد رایگان کان که نان شعرخواهد گندم احسان دهد