گلشن ارای

لغت نامه دهخدا

( گلشن آرای ) گلشن آرای. [ گ ُ ش َ ] ( نف مرکب ) باغبان. ( آنندراج ). || سخت سرخ. حنایی روشن. سرخ همچون گل گلستان:
چو بشنید پرویز برپای خاست
یکی جام می گلشن آرای خواست
که بود اندر آن جام یک من نبید
به یک دم می روشن اندرکشید.فردوسی.

فرهنگ فارسی

( گلشن آرا ی ) ( صفت ) آنکه گلشن را آرایش دهد باغبان. ۲ - ( صفت ) سرخ مانند گل ( سرخ ).

جمله سازی با گلشن ارای

تهی مدار چمن را ز گلشن آرایی اگر بهار نیاید، پی خزان بفرست
گر محبت گلشن آرایی کند سلسبیلش موجه جوی دل است
گلشن آرای خیالم حسن محجوب تو باد لاله زار خاطرم داغ دل آشوب تو باد
گلشن آرای صبوحی شوخی انداز کیست می رود بر باد هر سو پنبه مینای صبح
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
علت یعنی چه؟
علت یعنی چه؟
کص یعنی چه؟
کص یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز