بعهده گرفتن

لغت نامه دهخدا

بعهده گرفتن. [ ب ِ ع ُ دَ / دِ گ ِ رِ ت َ ] ( مص مرکب ) تعهد کردن. متعهد شدن. قبول کردن. عهده دار شدن.

فرهنگ فارسی

تعهد کردن ٠ متعهد شدن ٠ قبول کردن ٠ عهده دار شدن ٠

جمله سازی با بعهده گرفتن

💡 دوم - در كيفيت تقسيم آنست. و در آن اقوالى است: يكى اينكه هر فرد غنى ده قيراط يعنىنصف دينار و هر فرد فقير پنج قيراط بپردازد.قول دوم اينكه، امام عليه السلام و يا نائب او بهر طورى كه متناسب با وضع عاقلهتشخيص دهد آنرا تقسيم مى كند تا بكسى اجحاف نشود. سوم اينكه، ثروتمند و فقير دربعهده گرفتن سهم مساوى هستند و هر دو يكسان بايد بپردازند وقول اخير اشبه بقواعد است، البته اگر بعهده گرفتن فقير را نيز واجب بدانيم.

💡 نقش سفته‌بازها، جذب ریسک مازاد (که دیگران نمی‌خواهند) و ایجاد نقدینگی در بازار با خرید یا فروش (در زمانیکه گروه‌های دیگر در دسترس نیستند) است. سفته‌بازی موفق مستلزم جمع‌آوری میزان مناسبی از جبران خسارت مالی در عوض ایجاد نقدینگی فوری و بعهده گرفتن ریسک اضافی است، به‌طوری‌که در طول زمان، زیان‌های گریز ناپذیر با سودهایی بزرگتر جبران گردد.

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
بیتابی یعنی چه؟
بیتابی یعنی چه؟
سلیم یعنی چه؟
سلیم یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز