گل حرامزاده

لغت نامه دهخدا

گل حرامزاده. [ گ ِ ل ِ ح َ دَ / دِ ] ( ترکیب وصفی، اِ مرکب ) گل آهک. گل مخلوط به آهک که با آن درزهای شکسته حوض و امثال آن را سازند. ( مؤلف ).

جمله سازی با گل حرامزاده

💡 آن شیطان سرخ رنگ، نگهبان زنانی است که به دروغ، فرزندان حرامزاده‌شان را به شوهران خود نسبت داده بودند و برای عذاب دیدن با قلاب‌هایی از پستان آویزان شده‌اند و در میان شعله‌های آتش می‌سوزند و شکنجه می‌شوند..

💡 از فیلم‌هایی که وی در آن نقش داشته است می‌توان به یتیم یا حرامزاده، جنگ من، امواج جریان دارند، نه حس، عزیزم، همه خوب هستند، صلح و انقلاب، تو باید با آتیش کار کنی کومار و پازانی اشاره کرد.

💡 177- منظور اين ا ست كه حلال زاده باشند و از جانب پدر و مادر، سابقه سوئىنداشته باشند. بنابراين دوستان آنان حلال زاده و دشمنانشان حرامزاده اند (مترجم ).

💡 از فیلم‌ها یا مجموعه‌های تلویزیونی که وی در آن‌ها نقش داشته است می‌توان به آرزوهای بزرگ، لرد اسنو، گرگ و شیر و چلاق‌ها، حرامزاده‌ها و چیزهای خراب اشاره نمود.

💡 در روايت ديگرى ميثم گويد: اميرالمؤمنين عليه السّلام مرا خوانده فرمود: اى ميثم چگونهاى وقتى حرامزاده بنى اميه عبيدالله بن زياد تو را به بيزارى از من دعوت كند؟ عرضكردم: اى اميرالمؤمنين بخدا سوگند من از شما بيزارى نمى جويم.