کیسه کشی

لغت نامه دهخدا

کیسه کشی. [ س َ / س ِ ک َ / ک ِ ] ( حامص مرکب ) عمل و شغل کیسه کش. دلاکی. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به کیسه کش و کیسه کشیدن شود.

فرهنگ فارسی

عمل و شغل کیسه کش دلاکی.

جمله سازی با کیسه کشی

سرحمومی مراسمی است که داماد در حمام عمومی مردانه و عروس در حمام زنانه طی مراسم با شکوهی به حمام می‌بردند و با رقص و پایکوبی و چوب بازی مراسم حنا بندان بعد از شستن و کیسه کشی داماد انجام می‌دادند و در مراسم حنا بدان آواز امشب حنا می‌بندیم… بر دست و پا می‌بندیم … را به صورت گروهی می‌خواندند.
کیسه لاغر شده، چه سیم کِشی صید فربه شده چه زار کشی