کج ترازو

کج‌ترازو صفتی مرکب است که در زبان فارسی به دو معنای نزدیک به هم به کار می‌رود. در معنای نخست، به ترازویی اطلاق می‌شود که به علّت نقص فنی یا دستکاری عمدی، در حالت تعادل قرار ندارد و یکی از کفه‌های آن سنگین‌تر یا سبک‌تر از کفهٔ دیگر است. چنین وسیله‌ای به‌طور ذاتی قادر به سنجش دقیق وزن نیست. در کاربرد دوم، این واژه جنبه‌ای مجازی و انسانی می‌یابد و به فردی گفته می‌شود که با استفاده از ابزارهای تقلبی مانند همین ترازوی نادرست، به کم‌فروشی و سودجویی می‌پردازد. این شخص با فریب در اندازه‌گیری، از مشتری خود کلاهبرداری کرده و کالای کم‌وزن‌تر یا کم‌مقدارتری را به جای جنس کامل تحویل می‌دهد. بنابراین، کج‌ترازو هم می‌تواند اشاره به ابزاری معیوب داشته باشد و هم به شخصی فریبکار و غیرقابل اعتماد در امر معامله و تجارت. این واژه به‌صورت استعاری، بر هرگونه بی‌عدالتی و انحراف از استانداردهای درست و اخلاقی نیز دلالت دارد و نمادی از نادرستی و تقلب محسوب می‌شود.

لغت نامه دهخدا

کج ترازو. [ ک َ ت َ] ( ص مرکب ) که ترازو کج دارد. که ترازوی سرک دار بکار برد کم فروشی را. || کم فروش:
سوم کج ترازوی ناراست خوی
ز فعل بدش هر چه خواهی بگوی.سعدی.

فرهنگ فارسی

که ترازو کج دارد. که ترازوی سرک دار بکار برد کم فروشی را یا کم فروش

جمله سازی با کج ترازو

ریخت همچون سرمه در چشم ترازو سنگ را ماند در زیر سر و گفتا دکانم خواب کرد
ایا بازاری مسکین نهاده در ترازو دین چو سنگت را سبک کردی گران زآنست بار تو
هر دلی را شد به قصد دوستی وصلی نصیب این ترازو ذره‌ای در وزن بیش و کم نداشت
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
مودت
مودت
تمسک
تمسک
چلاق
چلاق
تحریک
تحریک