لغت نامه دهخدا
کاغذین باغ.[ غ َ ] ( اِ مرکب ) تختهای گل کاغذ که در شادیها و جشن عروسیها سازند. ( بهار عجم ) ( آنندراج ):
کاغذین باغم سراپا چون نباشم زخمدار
جز بریدن نیست کردار چمن پیرای من.ملاطغرا ( از آنندراج ).
کاغذین باغ.[ غ َ ] ( اِ مرکب ) تختهای گل کاغذ که در شادیها و جشن عروسیها سازند. ( بهار عجم ) ( آنندراج ):
کاغذین باغم سراپا چون نباشم زخمدار
جز بریدن نیست کردار چمن پیرای من.ملاطغرا ( از آنندراج ).
( اسم ) تختهای گل که در جشنها و عروسیها سازند: [ کاغذین با غم سرا پا چون نباشم زخمدار جز بریدن نیست کردار چمن پیرای من ]. ( ملا طغرا )
💡 نخل از چه ره بلند شود، گل کجا دمد چون باغ کاغذین، دو وجب نیست باغ ما