چکه چکه

لغت نامه دهخدا

چکه چکه. [ چ ِک ْ ک َ چ ِک ْ ک َ ] ( ق مرکب ) قطره قطره. چیکه چیکه. ( در بسیاری لهجه ها ). قطره های آب یا هر مایع دیگر که پی در پی چکد. رجوع به چکه شود.

فرهنگ فارسی

قطره قطره.

جمله سازی با چکه چکه

گونه‌ای دیگر از چکه‌سما که با نام دستمال‌سما شناخته می‌شود نیز وجود دارد که تفاوت آن در این است که ابن رقص با دستمالی در دست انجام می‌شود.
پس از جداسازی، نیروی گریز از مرکز حاصل از چرخش دیسک‌ها ذرات چربی را به بدنه مرکزی دیواره فیلترها پرتاب می‌کند. سپس ذرات چربی از روی دیواره مرکزی به داخل حوزچه‌ای در پایین چکه می‌کنند، در آنجا می‌مانند تا از طریق شیری در پایین مخزن خارج می‌شوند.
این‌گونه از رقص رایج‌ترین گونه در مازندران است که اغلب در مراسم محلی و جشن‌ها برگزار می‌گردد. سازی که در این گونه از رقص نواخته می‌شود بیشتر لوازمی همچون دیگ، ماهیتابه و لگن می‌باشد. چکه‌سما را بیشتر رقصی زنانه می‌دانند ولی در بین مردان نیز به صورت پراکنده رواج دارد.
۴- چکه کردن روغن از تشت روغن یا لوله‌های ارتباطی آن.
چَکهِ‌سِما یا چکه‌سماع یا لاک‌سری‌سما گونه‌ای از رقص‌های محلی است که خاستگاه آن بیشتر استان مازندران می‌باشد.
ولسوالی کجران به نسبت آب و هوایی مناسب و خاک مطلوب، دارای درختان مثمر از قبیل انگور، انار، سیب، توت، انجیر، شفتالو، نارنج، مالته، گیلاس، زرد اَلو، چکه، آلبالو می‌باشد.