چراغ علاءالدین

لغت نامه دهخدا

چراغ علاءالدین. [ چ َ / چ ِ غ ِ ع َ ئِدْ دی ] ( ترکیب اضافی، اِ مرکب ) چراغی که علاءالدین پهلوان یکی از داستانهای هزارویکشب با آن چراغ سحرآمیز جادوگری میکرد و بوسیله آن چراغ ثروت فراوان بدست آورد تا آنجا که توانست با دختر پادشاه ازدواج کند. چراغ جادویی که علاءالدین پسر خیاطی بنام مصطفی بوسیله ٔآن چراغ به هر چه میخواست میرسید و با آن چراغ کارهای خارق العاده و سحرآمیز میکرد. چراغ جادوی معروف منسوب به علاءالدین، پهلوان داستانی از هزارویکشب که بعضی از کشورهای اروپائی نیز بهمین مناسبت نوعی چراغ یا بخاری را باسم او نام گذاری کرده، «چراغ آلادین » و «بخاری آلادین » نامیده اند. چراغ جادو. چراغ سحرآمیز.

جمله سازی با چراغ علاءالدین

اندرسن هزار و یک شب را می دانست، و "جعبه فندک" شباهت هایی با " علاءالدین و چراغ جادو " او دارد. هر دو داستان دارای یک موجود طبیعی است که در حال کشف یک فانی برای ورود به یک منطقه مسحور شده به قول پاداش غنی است. هر دو داستان دارای سه اتاق است که پر از ثروت است. هر دو داستان قهرمانانی دارند که از یک درخشندگی جادویی خودداری می کنند و سپس با استفاده از آن یک شاهزاده خانم را نجات می دهند.