پی استان

لغت نامه دهخدا

پی استان. [ پ َ اُ ] ( اِخ ) دهی از دهستان حلوان بخش طبس شهرستان فردوس. واقع در 70 هزارگزی باختر طبس. سر راه مالرو عمومی دستگردان.کوهستانی. دارای 247 تن سکنه. آب آن از قنات. محصول آن غلات و تریاک و خرما. شغل اهالی زراعت. راه مالرواست. دبستانی دارد. ( فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

فرهنگ فارسی

هی از دهستان حلوان بخش طبس شهرستان فردوس

جمله سازی با پی استان

💡 ایزد آمرزیده است او را که از راه کَرَم چون ذهاوی بنده‌ای زان استان مردود نیست

💡 می زنم بر استان اهل دولت پشت پا تا به دست آورده ام دامان استغنای خویش

💡 حاتم گفت: دو سال در گهواره استان خفته بودم و روزی به دهان من در می‌آمد.

💡 زیجرد، روستایی از توابع بخش کوار شهرستان شیراز در استان فارس ایران است.

💡 چو از حرفی گلستانی ز معنی کی گل استانی چو پا در قیر جزوستت حجابت قیروانستی

💡 دارکلا، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان آمل در استان مازندران ایران است.

علامت یعنی چه؟
علامت یعنی چه؟
تسخیر یعنی چه؟
تسخیر یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز