پوستین پیرای

لغت نامه دهخدا

پوستین پیرای. ( نف مرکب ) پوستین دوز. فراء. واتگر:
بخارپشت نگه کن که از درشتی موی
به پوست او نکند طمع پوستین پیرای.کسائی. || و انوری در بیت ذیل از پوستین پیرای معنی مؤدب و مهذب یا عذاب دهنده و شکنجه کننده خواسته است:
گر حسودت بسیست عاجز نیست
اژدها از جواب مارافسای...
بشب و روزشان سپار که نیست
زین نکوتر دو پوستین پیرای.انوری.

فرهنگ فارسی

( پوستین پیرا ی ) ( صفت ) ۱- پوستین دوز فرائ واتگر. ۲- مودب تنبیه کننده عذاب دهنده.

جمله سازی با پوستین پیرای

به خارپشت نگه کن که از درشتی موی به پوست او نکند طمع پوستین پیرای