پس نشینی کردن

لغت نامه دهخدا

پس نشینی کردن. [ پ َ ن ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) بعقب کشیدن. عقب نشینی کردن چنانکه لشکری از برابر خصم.

فرهنگ معین

(پَ. نَ. کَ دَ ) (مص ل. ) عقب نشینی کردن.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱- عقب نشینی کردن بعقب کشیدن. ۲- در ردیف نشستن.

ویکی واژه

عقب نشینی کردن.

جمله سازی با پس نشینی کردن

💡 پس نشینی بر زمین بیچاره وار دست بسته پا شکسته شرمسار

💡 امیردباج پسرعلاء الدین اسحقی فرمانروای فومن، امیرمحمد تجاسپی فرمانروای رشت وامیرانوز ُ کهدمی وامیر شفتی پس از همبستگی با هم به نوشتة سیدظهیر، هریک چند تار از موی ریش خود را کنده و به نزد امیرنوپاشا فرستادند و پیام دادند که پس نشینی تو در برابر سادات کیایی وهمبستگی تو با سیدعلی کیا تنها تو را نابود نمی‌کند و توفانی که از خاور می‌آید، پس از برکندن ریشه تو، کشتزار توانمندی باختر نشینان را نیز برهم می‌ریزد و بوستان توانمندی ما را به نابودی می‌کشاند، از اینرو بهتر است دل از او برکنده و دست در دست ما نهی تا در ستیزه با او یار تو باشیم.

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
جوجو یعنی چه؟
جوجو یعنی چه؟
خویش یعنی چه؟
خویش یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز