هم افق

لغت نامه دهخدا

هم افق. [ هََ اُ ف ُ ] ( ص مرکب ) در تداول دو کس را گویند که دارای تجانس فکری و روحی باشند.

فرهنگ فارسی

در تداول دو کس را گویند که دارای تجانس فکری و روحی باشند

جمله سازی با هم افق

💡 مرا که رفعت خورشید بود در افق دل به پیش ابروی آن ماه چون هلال خمیدم

💡 همين حوادثى را كه همه روز با چشم خود مى نگرند: خورشيد صبحگاهان سر از افق مشرقبرمى دارد، و اشعه طلائى خود را بر كوهها و دره ها و صحراها و درياها مى پاشد، وشامگاهان در افق مغرب فرو مى رود، و پرده سنگين و سياه شب بر همه جا مى افتد.

💡 مهرچگونه سرزند از افق فلک بخاک سایهٔ سرو خود فکن بر سر ما که همچنین

💡 ای روزگار مجد، که باز از سپهر فضل، خورشید شرع بر افق کبریا رسید

💡 از آنجایی که شتاب فقط در جهت عمودی وجود دارد، سرعت در جهت افقی ثابت است و برابر است با :

💡 یکی دیگر از علائم، افزایش و کاهش تدریجی صدا به بالا (کرشندو) یا به پایین (دکرشندو) است و به وسیله یک دو لا خطِ افقی که به موازات آن از هم باز یا بسته می‌شوند نشان داده می‌شود.

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
چیره یعنی چه؟
چیره یعنی چه؟
تحمیلی یعنی چه؟
تحمیلی یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز