لغت نامه دهخدا
هشت سو. [ هََ ] ( ص مرکب ) هر آنچه دارای هشت گوشه باشد. ( ناظم الاطباء ).
هشت سو. [ هََ ] ( ص مرکب ) هر آنچه دارای هشت گوشه باشد. ( ناظم الاطباء ).
💡 تا که با نفسم فرود هفت دوزخ ماندهام چون نماند نفس شوم از هشت جنت برترم
💡 همچنین استان مرکزی چهارمین استانی است که طرح همکدسازی استانی را بهاجرا درآورد؛ بههمین منظور کد استان به ۰۸۶ تغییر پیدا کرد و کلیه شماره تلفنهای ثابت در محدوده استان مرکزی هشت رقمی شد.
💡 روزی از گلشن خُلقت اثری گشت پدید هشت جنت را زان یک اثر آمیختهاند
💡 سیروس گرجستانی با نام اصلی علیاکبر محمودزاده گرجستانی ۲۳ اسفند ۱۳۲۳ (بر اساس سنگ قبر) در رشت به دنیا آمد. او اصالتی اهل باکو داشت و گفته میشود که پدر او از باکو به ایران مهاجرت کرده بود. هشت ساله بود که پدر و مادرش به تهران محله ناصرخسرو کوچه مروی کوچ کردند.
💡 ای بهشت دولتت را هشت جنت یک چمن وی همای همتت را هر دو عالم یک شکار
💡 خواجه معینالدین پس از مدتی فعالیت و تأسیس سازمانهای فرهنگی و مذهبی در شهر اجمیر دیده از جهان فروبست و مسلمین پس از درگذشت او برایش مقبره مجلل و باشکوهی ساختند که پس از هشت قرن هنوز پابرجاست و یکی از مزارهای درجه اول مسلمین در هند به شمار میرود.