نظریۀ تحلیلی اعداد

فرهنگستان زبان و ادب

{analytic number theory} [ریاضی] شاخه ای از نظریۀ اعداد که به مطالعۀ خاصیت های هیأت یا میدان گسستۀ اعداد صحیح به کمک مفهوم پیوستگی می پردازد

جمله سازی با نظریۀ تحلیلی اعداد

در نظریهٔ تحلیلی اعداد، این نماد برای توصیف میزان دقت یک تقریب به کار می‌رود. یکی از مثال‌های معروف این موضوع در قضیهٔ اعداد اول است: اگر
بعداً وینوگرادوف ریاضیدان روس با استفاده از روش‌های هاردی، لیتلوود و همکار هندی برجسته آن‌ها رامانوجان در نظریه تحلیلی اعداد، موفق شد تعداد عددهای اول مورد لزوم را از ۳۰۰۰ به چهار کاهش دهد. این نتیجه به تعداد مطلوب در انگاره گلدباخ بسیار نزدیکتر است ولی تفاوت عمده‌ای بین حکم اشنیرلمان و حکم وینوگرادوف وجود دارد که شاید مهم‌تر از اختلاف میان ۳۰۰۰۰۰ و ۴ باشد.
تابع زتای ریمان نقش مهمی در نظریه تحلیلی اعداد داشته و کاربردهایی در فیزیک، نظریه احتمالات، و آمار کاربردی دارد.
در نظریهٔ تحلیلی اعداد، به دنباله‌ای که اعضای آن حقیقی یا مختلط باشند تابع حسابی یا دنبالهٔ حقیقی می‌گویند. در علوم رایانه، رشته دنباله‌ای از نویسه‌ها است.
تابع زتای ریمان نقش مهمی در نظریه تحلیلی اعداد داشته و کاربردهایی در فیزیک، نظریه احتمالات، و آمار کاربردی دارد.