نام اوردن

لغت نامه دهخدا

( نام آوردن ) نام آوردن. [ وَ دَ ] ( مص مرکب ) مشهور شدن. ( ناظم الاطباء ). صاحب شهرت و آوازه شدن. به نام و شهرت رسیدن. نام آور شدن:
با کفَش ابر می ندارد پای
با دلش بحر می نیارد نام.انوری.رجوع به نام آور و نام آوری شود.
- نام به ابر اندر آوردن؛ بلندنام گشتن. شهرت جهانی یافتن. بلندآوازه شدن:
یکی نامداری بد ارژنگ نام
به ابر اندر آورده از جنگ نام.فردوسی.

فرهنگ فارسی

( نام آوردن ) ( مصدر ) شهرت یافتن مشهورگشتن معروف گردیدن.

جمله سازی با نام اوردن

ارسال پارازیت و تقطیع صحبت‌های مهمانان ورزشی توسط مجریان صداوسیما در صورت نام آوردن از علی کریمی در برنامه‌های پخش زنده، از دیگر مواردیست که در صداوسیما انجام می‌گیرد.