لعاب مگس

لغت نامه دهخدا

لعاب مگس. [ ل ُ ب ِم َ گ َ ] ( ترکیب اضافی، اِ مرکب ) عسل. لعاب نحل. || کنایه از شراب انگوری نیز هست. ( برهان ).

فرهنگ فارسی

عسل. لعاب نحل

جمله سازی با لعاب مگس

💡 هوس به لذت جاهم نکرد دعوت حرص مگس نداد فریب از لعاب شیرینم

💡 بر نمی آید به قانع زور بازوی حریص از لعاب عنکبوتی می شود عاجز مگس